معجزه شکافته شدن کعبه برای ولادت حضرت امیرالمومنین 13رجب
تاریخ و منابع اسلامی به ما میگوید که خانه کعبه به دست آدم (ع) ساخته شده است و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیله ابراهیم خلیل (ع) تجدید بنا شد، و بعد از او قومی از عرب جرهم آن را بنا کردند، و باز روزگار آن را ویران کرد، عمالقه برای بار سوم آن را تجدید بنا کردند، و برای نوبت چهارم، قریش آن را تجدید بنا نمودند و بعد از آن که عبد الملک مروان متولی امر خلافت شد، حجاج بن یوسف خانهای را که عبد اللَّه بن زبیر ساخته بود خراب نموده به شکل قبلیاش برگرداند. وضع کعبه بدین منوال باقی بود، تا آن که سلطان سلیمان عثمانی در سال نهصد و شصت روی کار آمد، سقف کعبه را تغییر داد.
و چون در سال هزار و صد و بیست و یک هجری احمد عثمانی متولی امر خلافت گردید، مرمتهایی در کعبه انجام داد، و بعد سیل عظیم سال هزار و سی و نه بعضی از دیوارهای سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب کرده بود. سلطان مراد چهارم، یکی از پادشاهان آل عثمان دستور داد آن را ترمیم کردند و کعبه دیگر دستکاری نشد تا امروز. اما در مورد نحوۀ ولادت حضرت علی (ع) و شکافته شدن دیوار کعبه کسی آن را مورد تردید قرار نداده است. هم منابع اهل سنت و هم شیعیان آن را بدون تردید نقل کرده اند. ولی بعد از ولادت حضرت علی (ع) نیز کعبه چندین بار بازسازی و یا تجدید بنا شده است، بنابراین به طور طبیعی باید آثار شکافی که برای تولد حضرت علی (ع) در کعبه ایجاد شده بود از بین رفته باشد و این مطلبی است که هیچ یک از شیعیان منکر آن نیستند، و اهمیتی هم ندارد که اثر آن شکاف به دلیل تجدید بنا از بین رفته باشد، چون آنچه که اهمیت دارد خود اعجاز شکاف کعبه هست که به طور حتم به وقوع پیوست و منابع معتبر شیعه و اهل سنت آن را به وفور بیان کرده اند.
لازم است برای رسیدن به پاسخ بهتر این سؤال، تاریخ مختصری از بازسازی این خانۀ مقدس را بدانیم. آنچه که از منابع روایی اسلام در این مورد به دست می آید، این است که کعبه نخستین خانۀ توحید است، و باسابقهترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد. هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پروردگار نبوده است، خانهای است که برای مردم و به سود جامعۀ بشری در نقطهای که مرکز اجتماع و محلی پربرکت است ساخته شده است.
خانه کعبه به دست حضرت آدم (ع) ساخته شد و سپس در طوفان نوح آسیب دید و به وسیلۀ ابراهیم خلیل (ع) تجدید بنا شد، حضرت علی (ع) در نهج البلاغه در این زمینه می فرماید: « آیا نمیبینید که خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسیلۀ قطعات سنگی امتحان کرده و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد که به گرد آن طواف کنند».[i][1]
ابن شهرآشوب، از امیر المؤمنین (ع) روایت کرده است که در مورد معنای آیه: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ» در جواب مردی که پرسید: آیا کعبه اولین بیت است؟ حضرت فرموند: نه، قبل از کعبه خانههایی دیگر نیز بوده، لیکن کعبه اولین خانه مبارکی است که برای مردم بنا نهاده شد. خانهای که در آن هدایت و رحمت و برکت است و اولین کسی که آن را بنا نهاد ابراهیم بود، و بعد از او قومی از عرب جرهم آن را بنا کردند، و باز روزگار آن را ویران کرد، عمالقه برای بار سوم آن را بنا کردند، و برای نوبت چهارم، قریش آن را تجدید بنا نمودند.[ii][2]
بعد از آن که زمام امر کعبه به دست قصی بن کلاب، یکی از اجداد رسول خدا (ص) افتاد (یعنی قرن دوم قبل از هجرت) قصی آن را خراب کرد و از نو با استحکامی بیشتر بنا نمود و با چوب دوم (درختی شبیه به نخل) و کندههای نخل آن را پوشانید، و این بنا همچنان بر جای بود تا زمانی که عبد اللَّه زبیر در عهد یزید بن معاویه مسلط بر حجاز شد و یزید سرداری به نام حصین را برای ویران کردن آن فرستاد، و در اثر جنگ و سنگ های بزرگی که لشکر یزید با منجنیق به طرف شهر مکه پرتاب میکردند، کعبه خراب شد و آتشهایی که باز با منجنیق به سوی شهر میریختند، پرده کعبه و قسمتی از چوب های آن را سوزانید. بعد از آن که با مردن یزید جنگ تمام شد، عبد اللَّه بن زبیر به فکر افتاد، کعبه را خراب نموده بنای آن را تجدید کند، دستور داد گچی ممتاز از یمن آوردند، و آن را با گچ بنا نمود و حجر اسماعیل را جزء خانه کرد، و در کعبه را که قبلا در بلندی قرار داشت، تا روی زمین پائین آورد. و در برابر در قدیمی، دری دیگر کار گذاشت. تا مردم از یک در وارد شوند و از در دیگر خارج شوند و ارتفاع کعبه را 27 ذراع (تقریبا سیزده متر و نیم) قرار داد و چون از بنای آن فارغ شد، داخل و خارج آن را با مشک و عبیر معطر کرد، و آن را با جامهای از ابریشم پوشانید، و در هفدهم رجب سال 64 هجری از این کار فارغ گردید.
و بعد از آن که عبد الملک مروان متولی امر خلافت شد، حجاج بن یوسف خانهای را که عبد اللَّه بن زبیر ساخته بود خراب نموده به شکل قبلیاش برگرداند. حجاج دیوار کعبه را از طرف شمال شش ذراع و یک وجب خراب نموده و به اساس قریش رسید و بنای خود را از این سمت بر آن اساس نهاد، و باب شرقی کعبه را که ابن زبیر پائین آورده بود در همان جای قبلی آن (تقریبا یک متر و نیم یا دو متر بلندتر از کف) قرار داد و باب غربی را که عبد اللَّه اضافه کرده بود مسدود کرد، آن گاه زمین کعبه را با سنگ هایی که زیاد آمده بود فرش کرد.
وضع کعبه بدین منوال باقی بود، تا آن که سلطان سلیمان عثمانی در سال 960 روی کار آمد، سقف کعبه را تغییر داد و چون در سال هزار و صد و بیست و یک هجری احمد عثمانی متولی امر خلافت گردید، مرمتهایی در کعبه انجام داد، و هنگامی که سیل عظیم سال هزار و سی و نه بعضی از دیوارهای سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب کرده بود، سلطان مراد چهارم، یکی از پادشاهان آل عثمان دستور داد آن را ترمیم کردند و کعبه دیگر تا به امروز دست کاری نشد.[iii][3]
در مورد ولادت حضرت علی (ع) در کعبه کسی آن را مورد تردید قرار نداده است و همه مسلمانان چه شیعه، چه اهل سنت این اعجاز را پذیرفتند و در منابع معتبر شیعی این گونه آمده است که یزید بن قعنب می گوید: من با عباس بن عبد المطلب و جمعی از عبد العزی برابر خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین (ع) که نه ماه به او آبستن بود آمد و درد زائیدن داشت؛ گفت خدایا من به تو ایمان دارم و بدان چه از نزد تو آمده است؛ از رسولان و کتاب ها مؤمن هستم و به سخن جدم ابراهیم خلیل (ع) تصدیق دارم و او است که این بیت عتیق را ساخته به حق آن که این خانه را ساخته و به حق مولودی که در شکم من است، این ولادت را بر من آسان کن، یزید بن قعنب می گوید: ما به چشم خود دیدیم که خانه خدا از پشت شکافت و فاطمه به درون آن رفت و از دیده ما نهان شد و دیوار به هم آمد و خواستیم قفل در خانه را بگشائیم، ولی گشوده نشد و دانستیم که این امر از طرف خدای عز و جل است و پس از چهار روز بیرون آمد و امیر المؤمنین را در دست داشت و سپس گفت من بر همه زنان گذشته فضیلت دارم؛ زیرا آسیه بنت مزاحم خدا را به نهانی پرستید؛ در آن جا که پرستش خدا خوب نبود جز از روی ناچاری، و مریم دختر عمران نخل خشک را به دست خود جنبانید تا از آن خرمای تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم یک هاتفی آواز داد ای فاطمه نام فرزندت را علی بگذار که او علی است و خدای اعلی می فرماید: من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تادیبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و او است که بتها را در خانه من می شکند و او است که در بام خانهام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می کند خوشا به حال کسی که او را دوست دارد و فرمان بردار او است و بدا به حال کسی که او را دشمن دارد و نافرمانی او کند.[iv][4] در میان دانشمندان اهل تسنن نیز گروه زیادی به این حقیقت تصریح نموده و آن را یک فضیلت بینظیر خواندهاند. به عنوان مثال حاکم نیشابوری در مستدرک می گوید: در اخبار متواتر آمده است که «فاطمه بنت اسد»، حضرت علی (ع) را در درون خانه کعبه، به دنیا آورد.[v][5]
همچنین ساعدی به نقل از صحاح ششگانه اهل سنت می گوید: بنا به قولی حضرت علی (ع) در روز جمعه، 13 رجب، سی سال از «عام الفیل» گذشته، و 23 سال به هجرت پیغمبر اکرم (ص) مانده، در مکّه مکرّمه درون خانه کعبه متولد شد و به قول دیگر، 25 سال پس از «عام الفیل»، و دوازده سال پیش از بعثت، ولادت یافته است و به قول دیگر، ده سال پیش از بعثت، متولد شده و پیش از حضرت علی (ع) هیچ فرزندی در خانۀ کعبه، تولّد نیافته است.[vi][6]
با توجه به این مطالب روشن می شود که شیعه و اهل تسنن باور دارند که معجزه شکاف کعبه یقینی است و تولد حضرت علی (ع) در داخل کعبه انجام گرفت. بنابراین، با توجه به تخریب و تجدید بنای کعبه در سال های بعد از ولادت و زندگی حضرت علی (ع) به طور طبیعی باید آثار شکاف به وجود آمده در هنگام ورود مادر امیرالمؤمنین (ع) به داخل کعبه از بین رفته باشد و این حقیقتی است که کسی نمی تواند منکر آن باشد و کسی از شیعیان علی (ع) نیز منکر این حقیقت نیست، ولی آنجه که شیعه به آن می بالد این است که این معجزه از آن کسی است که او یگانه مولود کعبه است و شیعه مفتخر به پیروی از او است. و اهمیتی هم ندارد که اثر آن شکاف به دلیل تجدید بنا از بین رفته باشد؛ چون آنچه که اهمیت دارد خود اعجاز شکاف کعبه هست که به طور حتم به وقوع پیوست و منابع معتبر شیعه و اهل سنت آن را به وفور بیان کرده اند.
- ۹۴/۱۲/۰۱